معنی گوه(hevog)، باگوه نگاه داشتن، با گوه شکافتن، از , هم جدا کردن, معنی گوه(اتثذخل)، باگوه نگاه داشتن، با گوه شکافتن، از پ هم جدا کردن, معنی ;mi(hevog)، fا;mi j;اi bاaتj، fا ;mi alاtتj، اx , ik [bا lcbj, معنی اصطلاح گوه(hevog)، باگوه نگاه داشتن، با گوه شکافتن، از , هم جدا کردن, معادل گوه(hevog)، باگوه نگاه داشتن، با گوه شکافتن، از , هم جدا کردن, گوه(hevog)، باگوه نگاه داشتن، با گوه شکافتن، از , هم جدا کردن چی میشه؟, گوه(hevog)، باگوه نگاه داشتن، با گوه شکافتن، از , هم جدا کردن یعنی چی؟, گوه(hevog)، باگوه نگاه داشتن، با گوه شکافتن، از , هم جدا کردن synonym, گوه(hevog)، باگوه نگاه داشتن، با گوه شکافتن، از , هم جدا کردن definition,